فلسفه صدرا در دیدگاه آیت الله العظمی خامنه ای
صدرا و آیت الله خامنه ای
آیت الله العظمی خامنه ای همواره یکی از مروجان و مدافعان فلسفه بوده است. مجموعه ذیل بخشی از بیانات مقام معظم رهبری در مورد یک فیلسوف بزرگ، مرحوم صدرا شیرازی است:
داستان مهجوری غربی و معشوقی شرقی
اگر چه دانستههای دنیای غرب و حتی بخشهایی از دنیای اسلام از این شخصیت کمنظیر چندان وسیع نیست، ولی حوزههای فلسفی ایران لااقل در سه قرن اخیر -یعنی تقریبا از صد سال پس از تألیف کتاب اسفار تا کنون- یکسره از آراء فلسفی صدرالمتالهین تغذیه شده و کتابها و آراء مهم او -که بسیاری از آنها حداقل در قالب استدلالی و عقلانیاش از ابتکارات اوست- محور درس و تحقیق و شرح و تنقیح بوده است. [۱]
فلسفه صدرائی وجود برتر فلسفه مشا و اشراق
او با نبوغ و ابتکار خود همچون ناسخ شیوههای معروف مشایی و اشراقی، و مشتمل بر همهی برجستگیهای آن، بنیان نهاد و مبانی آن را در هزاران صفحه با تقریر رسا و پرجاذبهی خویش، تبیین کرد. [۲]
جمع ضدان در صدرا
از طرفههای زمانه این است که صدرالمتالهین، هم بیشترین پیروان و منتحلان فلسفی و هم بیشترین منتقدان و مخالفان را در مدت چهار قرن گذشته داشته است. در این مدت بیشترین مشعلداران فلسفهی الهی در ایران، دنباله روان و شارحان فلسفهیی به شمار میروند. … و باز در همین مدت کسان زیادی از منتحلان عقاید او در ابواب وجود و الهیات خاص و معاد و غیره، به همان سرنوشتی دچار شدند که وی در دوران زندگیاش آن را به تلخی آزموده و موطن مألوف را به خاطر آن ترک کرد. [۳]
نشان عظمت فکرت صدرا
تردید نباید کرد که هم آن تأثیر خاضعکننده بر روی بزرگانی از سرآمدان فلسفی، و هم این برانگیختگی عقیدتی یا علمی از سوی منتقدان و مخالفان، به نقطهی یگانهای اشاره میکند که همانا جز عظمت فکری، و نیروی ابداع، و بنیان رفیع فلسفهی این حکیم بزرگ، چیز دیگری نیست. [۴]
قدمت نقد علمی بر صدرا
البته نقد علمی و تحقیقی آراء او به دور از توسل به طعن و جنجال نیز از دوران یکی از دو شاگرد بلافصل و مقربش تا امروز ادامه داشته و نام آورانی چند از حکمای متأله، در برخی از اصلیترین مبانی دستگاه فلسفی شامخ صدرایی، مناقشات جدی وارد کردهاند . [۵]
کثرت در وحدت صدرا و فلسفه او
مکتب فلسفی صدرالمتالهین همچون شخصیت و زندگی خود او، مجموعهی در هم تنیده و به وحدت رسیدهی چند عنصر گرانبها است. در فلسفهی او از فاخرترین عناصر معرفت یعنی عقل منطقی، و شهود عرفانی، و وحی قرآنی، در کنار هم بهره گرفته شده، و در ترکیب شخصیت او تحقیق و تأمل برهانی، و ذوق و مکاشفهی عرفانی، و تعبد و تدین و زهد و انس با کتاب و سنت، همه با هم دخیل گشته، و در عمر علمی پنجاهسالهی او رحلههای تحصیلی به مراکز علمی روزگار، با مهاجرت به کهک قم برای عزلت و انزوا، و با هفت نوبت پیاده احرامی حج شدن، همراه گردیده است. [۶]
صدرا همچنان در اوج
همانگونه که فلسفهی صدرایی -که خود او بحق آن را حکمت متعالیه نامیده- در هنگام پیدایش خود، نقطهی اوج فلسفه اسلامی تا زمان او و ضربهیی قاطع بر حملات تخریبی مشککان و فلسفهستیزان دورانهای میانهی اسلامی بوده است، امروزه پس از بهرهگیری چهارصدساله از تنقیح و تحقیق برجستگان علوم عقلی، و نقد و تبیین و تکمیل در حوزههای فلسفه، و ورز یافتن با دست توانای فلاسفهی نامدار حوزههای علمی بویژه در اصفهان و تهران و خراسان، نه تنها استحکام بلکه شادابی و سرزندگی مضاعفی گرفته و میتواند در جایگاه شایستهی خود در بنای فرهنگ و تمدن، بایستد و چون خورشیدی در ذهن انسانها بدرخشد و فضای ذهنی را تابناک سازد. [۷]
بی مرزی در فلسفه صدرا
مکتب فلسفی صدرالمتالهین همچون همه فلسفهها در محدودهی ملیت و جغرافیا نمیگنجد و متعلق به همهی انسانها و جامعهها است. همواره همه بشریت به یک چهارچوب و استخوانبندی متقن عقلایی برای فهم و تفسیر هستی نیازمندند. [۸]
تمدن و بشریت محتاج صدرا
هیچ فرهنگ و تمدنی بدون چنین پایهی مستحکم و قابل قبولی نمیتواند بشریت را به فلاح و استقامت و طمأنینهی روحی برساند و زندگی او را از هدفی متعالی برخوردار سازد . و چنین است که به گمان ما فلسفهی اسلامی بویژه در اسلوب و محتوای حکمت صدرایی ، جای خالی خویش را در اندیشهی انسان این روزگار میجوید و سر انجام آن را خواهد یافت و در آن پابرجا خواهد گشت. [۹]
غرب تشنه ملاصدرا
از مرحوم دکتر زریاب که هم دانشگاهی مسلطِ خوبی بود، هم طلبهی خوبی بود – ایشان دورهی طلبگی خوبی را گذرانده بود و با علوم اسلامی آشنا بود و شاگرد امام بود – یکی از دوستانمان نقل میکرد – من خودم از ایشان نشنیدم – که یک فرصت مطالعاتی در اواخر عمرش گرفته بود و رفته بود اروپا، بعد که برگشته بود، گفته بود امروز آن چیزی که من در محیطهای عملىِ دانشگاههای اروپا مشاهده کردم، نیاز به ملاصدرا و شیخ انصاری است. شیخ انصاری کارش در حقوق است، فقه است؛ ملاصدرا حکمت الهی است. میگوید من میبینم امروز اینها تشنهی ملاصدرا و شیخ انصاری اند. این برداشتِ یک استاد غرب شناسِ زباندانِ مسلط به چند زبان اروپائی است که سالها هم در آنجاها زندگی کرده و درس خوانده بود و با علوم اسلامی هم آشنا بود. این، برداشت اوست، که برداشت درستی است.[۱۰]
یکی از اندیشمندان ایرانی خودِ ما گفته بود – بنده شنیدم آن شخص به رحمت خدا رفته است – که «امروز غرب در جستجوی چهرههایی مثل شیخ انصاری و ملّاصدراست.»[۱۱]
تقویت حکمت متعالیه برای معنویت بخشی به فلسفه
ما نباید بگذاریم فلسفه به یک سلسله ذهنیّات مجرّد از معنویت و خدا و عرفان تبدیل شود. راهش هم تقویت فلسفهی ملاّ صدراست؛ یعنی راهی که ملاّ صدرا آمده، راه درستی است. آن فلسفه است که انسان را وادار میکند هفت سفر پیاده به حج برود و به همهی زخارف دنیوی بی اعتنایی کند. البته نمیخواهیم بگوییم هرکس در این دستگاه فلسفی قرار نداشته باشد، اهل دنیاست؛ نه، اما این راه خوبی است. [۱۲]
پایان پیام/
همچنین ببینید:
منابع:
[۱] پیام به کنگره بزرگداشت ملاصدرا۱۳۷۸/۰۳/۰۱
[۲] پیام به کنگره بزرگداشت ملاصدرا۱۳۷۸/۰۳/۰۱
[۳] پیام به کنگره بزرگداشت ملاصدرا۱۳۷۸/۰۳/۰۱
[۴] پیام به کنگره بزرگداشت ملاصدرا۱۳۷۸/۰۳/۰۱
[۵] پیام به کنگره بزرگداشت ملاصدرا۱۳۷۸/۰۳/۰۱
[۶] پیام به کنگره بزرگداشت ملاصدرا۱۳۷۸/۰۳/۰۱
[۷] پیام به کنگره بزرگداشت ملاصدرا۱۳۷۸/۰۳/۰۱
[۸] پیام به کنگره بزرگداشت ملاصدرا۱۳۷۸/۰۳/۰۱
[۹] پیام به کنگره بزرگداشت ملاصدرا۱۳۷۸/۰۳/۰۱
[۱۰] بیانات در دیدار اساتید و رؤسای دانشگاهها۱۳۸۶/۰۷/۰۹
[۱۱] بیانات در دیدار جمعی از روحانیون۱۳۷۴/۰۳/۰۳
[۱۲] بیانات در دیدار جمعی از نخبگان حوزوی۱۳۸۲/۱۰/۲۹